به گزارش «حنفی کار»، گروه خودروسازی رنو از دسامبر ۲۰۱۸ یعنی زمانی که کارلوس گون مغز متفکرش در فرودگاه توکیو بازداشت شد، روزهای سختی را پشت سر گذاشته است. رنو علاوهبر تیرهوتار شدن روابط با شرکای ژاپنیاش یعنی نیسان و میتسوبیشی در این مدت با افت فروش محصولاتش در بازارهای مختلف مواجه بوده و البته بهاعتراف مسئولان این کارخانه، از دست دادن بازار ایران نیز ضربه دیگری بهاقتصاد این خودروساز فرانسوی وارد کرده است.
اما لوکا دمیو، مدیرعامل جدید رنو که کارش را از ژوئیه سال جاری آغاز کرده، مدیری خوشنام و با اعتبار است و پیش از فعالیت در رنو سالها در فولکسواگن و فیات، آلفارومئو و تویوتا مشغول بهکار بوده و عزم خود را جزم کرده تا گروه خودروسازی رنو را با تقویت ویژه برندهایش یعنی رنو و داچیا بهجایگاهی مطلوب برساند. در این مطلب بخش دوم مصاحبه این مدیر ۵۳ ساله ایتالیایی را با نشریه «اتوموتیونیوز» اروپا مطالعه میکنید. (برای مطالعه بخش نخست مصاحبه بر روی لینک روبرو کلیک کنید : ساختن آینده در میان آتش )
یکی از دلایل موفقیت کارلوس تاوارس در متحول کردن گروه خودروسازی PSA مشخص کردن برندهای معیار برای سنجش عملکرد سیتروئن، DS و پژو در رابطه با قیمتگذاری، کیفیت و چیزهایی از این دست است. معیار شما چهبرندهایی هستند؟
برای رنو ما پژو را معیار قرار میدهیم و برای داچیا، برند سیتروئن.
شما از فولکسواگن بهرنو آمدید که برندهای متعددی دارد که برای دست یافتن بهمنابع با هم رقابت درونسازمانی دارند. اگر به PSA نیز نگاه کنید، آنها هم برندهای پژو، اپل و سیتروئن را دارند که همگی برای جلبتوجه سازمانشان تلاش میکنند. آیا رنو بهاندازه کافی برند دارد؟
بهنظرم ما ظرف دو تا سه سال آینده باید تلاش کنیم تا بتوانیم پارامترهایمان را که عبارتند از رنو، داچیا و آلپین هستند، تقویت کنیم. البته میدانم که داچیا جایگاه بسیار روشن و شفافی دارد. این را نیز میدانم که آلپین پتانسیل زیادی دارد و گرچه شاید نتواند با برندهای لوکس آلمانی رقابت کند، اما بههرحال یک موقعیت تجاری منحصر بهفرد است.
درعین حال میتوانید ادعا کنید که آلپین برندی نسبتا ناشناخته است؛ اما بیشک این برند گذشته و جایگاه چشمگیری دارد. البته من برای مدیران این برند هدفی را مشخص کردهام که توسعه خط تولید و همچنین پیش رفتن در مسابقات و فعالیتهای مربوط بهاین برند بوده و درعین حال هدف اصلی ما تقویت رنو است.
درواقع این برند از همان مشکلاتی رنج میبرد که سایر برندهای ردهمتوسط بازار با آن دستوپنجه نرم میکنند؛ یعنی این برند نیز بین آیتمهای لوکس و ارزانقیمت سرگردان است و درنتیجه فکر میکنم باید هویت رنو را بازسازی و آن را بهبرندی مدرن بدل کنیم که در بازار جایگاه بهتری نسبت بهامروز داشته باشد.
در چین رنو توانسته بهشکل موثری از بازار خودروهای سواری خارج شود و سهمش را در این بازار به دانفنگ-رنو واگذار کرده است. آیا بدون حضور در این بازار رنو میتواند موفق شود؟
شرکتی که خود را بینالمللی میداند، باید در چین حضور داشته باشد و اگرچه نیسان در چین بسیار قدرتمند است، اما فکر میکنم رنو باید از خود بپرسد که چهزمانی و چگونه میتواند بار دیگر بهچین بازگردد. اما لزوما این بازگشت نباید بهشکل سنتی باشد. درحال حاضر من تلاش میکنم آنچه را در آنجا داریم، همچون جوینتونچر و شرکتهایی که در زمینه تولید خودروهای برقی فعال هستند، حفظ کنم.
تلاش شما این است که جایگاه رنو را در سراسر جهان تثبیت کنید. اما دربسیاری از بازارهای غیراروپایی بیشتر خودروهای رنو با نام داچیا عرضه میشوند. آیا قرار است برند داچیا را خارج از اروپا عرضه کنید؟
این معقولانه است که برای معرفی خودروهای ردهپایین رنو در بازارهایی که جایی برای آنها وجود دارد، با داچیا وارد شویم. درنتیجه درصورتی که بتوانیم برای رنو در بازار خودروهای جمعوجور سهمی بهدست آوریم، برای فعالیت داچیا نیز فرصت مناسبی وجود خواهد داشت.
رنو با عرضه مدل زویی توانست حتی زودتر از موعد مقرر وارد بازار انبوه خودروهای برقی شود. آیا این گروه خودروسازی در بازار خودروهای برقی همچنان از توان رقابتی برخوردار است؟
من در رنو با دو عامل برخورد کردم که موجب شگفتیام شد. نخست فناوری آی-تک بود که بهترین راهحل موجود برای تقویت شرایط رانندگی با هیبریدها در اروپاست و دوم ماجرای الکتریکیسازی خودروهاست. البته میپذیرم که رنو شاید سریعتر از آنچه تصور میشد، وارد این عرصه شده و بهمرور زمان فعالیتش در این بخش چندان چشمگیر نبوده است، اما این باعث خوشحالی است که ما در این عرصه ۱۰سال سابقه فعالیت داشته و بهتبع آن تجربه داریم. درواقع نمایندگیهای ما علم این را دارند که چطور یک خودرو الکتریکی را بفروشند و حتی میدانند که چطور آن را تعمیر کنند. همچنین آنها میدانند که چطور یک دستگاه شارژ را در منزل مشتری نصب کنند.